رفت و برگشت
رفت و برگشت
رفت از بر من یارم ، دوریش گران آمد
برگشت پس از چندی ، اما نگران آمد
این رفتن و برگشتن ، آتش بزند بر من
باز این نَفَسِ خسته ، از دوست به جان آمد
رفت از بر من یارم ، دوریش گران آمد
برگشت پس از چندی ، اما نگران آمد
این رفتن و برگشتن ، آتش بزند بر من
باز این نَفَسِ خسته ، از دوست به جان آمد
===============
دل درون سینه ی من اینچنین روئین تن است
در میان نوجوانان چون گلی در گلشن است
روح من باشد جوان و دل جوانست و لطیف
گرهنوزم هست شادی از کرامات زن است
(پاچه خواری!!)
جسم رنجور و تنی بیمار و نفسی تندخو
((اصلاح با نظر استاد حاکی: جسم رنجورو تنی بیمارو خلقی تند خو))
آیتی از پیری و از مصرف پیراهن! است
شکر ایزد کو به ما الطاف خود کامل نمود
شهد شیرین غزل همواره در جان و تن است
گشتم از جورتو خسته چرخ گردون صبر کن
این که با سرعت به پایان می بری عمر من است
به یاد دوستی که از پیش ما رفته
——————————–
همینجوری دلم یاد تو کرده
خودش را همچو فرهاد تو کرده
ز گردن طوق ذلت باز کرده
خودش را چونکه آزاد تو کرده
نصیحتهاش در تو کارگر نیست
خودش را گشت ارشاد تو کرده
خراب آباد دل بین با صفا شد
که این مخروبه آباد تو کرده
دلم تنگ و کمی هم تیره خاطر
ولی دل ، خویش دلشاد تو کرده
رفتی ودل مرابه یغما بردی
ناخواسته خاطر مرا آزردی
بیچاره دلم امید وصلت بودش
این غنچه ی نو شکفته را پژمردی
بیمارِ که بودی ای دل افسرده
بهبود نیافتی و این سان مردی
عیسی نفس من ای طبیبم برگرد
تا روح بگیرد این که یادش بردی
تند شدست خلق من خسته شدم ز دست خود
چگونه من رها شوم ز نفس بت پرست خود
ماه صیام آمد و شدنشد زکار من گره
حاصل یک ماه چه شد ؟پذیرش شکست خود
اسیر دست هوسم به جان رسیده نفسم
به دام کش مرا تو با چشم خمار و مست خود
توبه ی خود می شکنم بیا ، دمی کنار من
بگیر دستان مرا نگار من به دست خود
بیا که بیگانه شوم از دوجهان به عشق تو
مرا تو سیراب کن از جام می الست خود
این شعر در تاریخ جمعه, شهریور ۱۰م، ۱۳۹۱ ساعت ۶:۲۸ قبل از ظهر در دسته غزل ارسال شده است. شما می توانید دیدگاهتان را بنویسید.
گاه من درفکرخود آسیمه سر گم می شوم
همچو یک سوزن به یک سیلوی گندم میشوم
گاه از فکر و خیال و استرس آشفته ام
همچو امواج خروشان در تلاطم میشوم
گاه از فکر کسان خوابم نمی آید به سر
گاهِ دیگر بی خیال کل مردم می شوم
یا رب این آشفته بازاری من معلول چیست؟
کین چنین در آتش فکرم چو هیزم می شوم
نیک میدانم علاج درد من در دست توست
آب در کوزه است و مشغول تیمم می شوم
لینک شعر “زهر، است به کام ما” (استاد نکویی)
زین وضع مشو خسته اینجای زمین باشد
در عالم بالاتر اوضاع بهین باشد
قانون جهانست این ای دوست مشو غمگین
تابوده چنین بوده تا هست چنین باشد
فیض الله نیکو را بنگر تو در این دنیا
حالش چه نکو باشد با عشق قرین باشد
هرکس به تو دارد رو اوضاع خوشی دارد
تو مونسش هستیُّ و با توهم نشین باشد

طلا به پیش گیسوان ندارد ارزشی دگر
چشم قشنگ آهوان ندارد ارزشی دگر
بیا که تا هست شوم ز چشم مستت ای غزل
بدون تو جان و جهان ندارد ارزشی دگر
سلام به همه دوستان
با عرض معذرت مدتیه سرم خیلی شلوغه نمیرسم زیاد سر بزنم
این رباعی رو نوشتم که اعلام حضور کنم سر فرصت میام خدمت میرسم :
**********************
ناز کنی عشوه کنی رونق بازار شوی
جلوه دهی بر چمن و گل به چمنزار شوی
ای غزل ای قرص قمر خنده بزن عزیز من
پزشک اختصاصیه این دل بیمار شوی
چند روز پیش یکی از همکاران ما در کارگاه ، پس از مدتی زمزمه ، یک نامه از اتوماسیون پوپک به همه زد و خداحافظی کرد بنده این شعر را در جواب ایشان نوشتم :
***********************
آمدی امید آمد کارگاه
ناامیدی رفت از این بارگاه
شاد کردی روح همکاران خود
با محبت های بی پایان خود
نقشه های بکر و خوبی داشتی
بارها از دوش ما برداشتی
بی محابا حرف حق را می زدی
تکیه می کردی به لطف ایزدی
گوئیا از ما دلت رنجیده شد
این بساط بی ریا برچیده شد
شد تلاش دوستانت بی اثر
عزم خود را جزم کردی بی خبر
ناگهان پیغام در پوپک زدی
بی وفا ، بر دوستان موشک زدی
خط اول را رها کردی چرا
خدشه ای وارد به ما کردی چرا
جای تو درقلب همکاران تو
جمله همکاران هواداران تو
فکر تو آسایش ما بود و بس
درسرت آرامش ما بود و بس
فکر تو باز و بلند و تازه بود
طرح هایت بکر و پر آوازه بود
بگذریم و حرفها کمتر زنیم
حرفهای کاری و بهتر زنیم
رفتی و دست خدا همراه تو
چشم ما و دوستان در راه تو
از خدا خواهم که در شبهای قدر
سربلندت سازد و پر ارج و قدر
درود و صد درود جناب شیرازی.بسیار زیبا سروده اید برقرار باشید
سلام بر آیسان عزیز
متشکرم از لطف شما
سلام جناب شیرازی
بیت دوم بسیار زیباست
اکبر شیرازی پاسخ در تاريخ شهریور ۸م, ۱۳۹۱ (3 days ago) ۱۲:۵۴ بعد از ظهر:
سلام بر شما فرزانه خانم
ممنون از محبت و لطف شما
برقرار باشید
جناب شیرازی عزیز و مهربون
با شعرهای زیباتون این چند وقت که نبودید رو جبران کردید
سالم باشید
یاعلی
اکبر شیرازی پاسخ در تاريخ شهریور ۸م, ۱۳۹۱ (3 days ago) ۱۲:۵۵ بعد از ظهر:
عیار جان سلام
ممنون از محبتت
شما همیشه لطف داری
سلامت و شاد باشی
سلام و درود بر شما؛
بسیار زیبا بود.
اکبر شیرازی پاسخ در تاريخ شهریور ۸م, ۱۳۹۱ (3 days ago) ۱۲:۵۶ بعد از ظهر:
آقا رضا سلام
ممنون از عنایت شما
سلامت باشید