تقدیم به یگانه دختر نازنینم

اکبر شیرازی

تقدیم به یگانه دختر نازنینم

شهریور ۲۷م، ۱۳۹۱ | شاعر: اکبر شیرازی

افتخار مردمان در این جهان یک دختر است

خلقت عالم به یمن دختر پیغمبر است

عصمت ذات خدا کز غیر ذات حق جداست

ماه سیما فاطمه مولای ما را همسر است

دختری از نسل او ساکن به شهرستان قم

نام او معصومه و از عالم و آدم سر است

خواهر سلطان ایران ضامن آهو رضا

روز میلادش درایران روز خوب دختر است

روز دختر بر تمام دختران تبریک باد

خاصه بر آن دختری کو نور چشم اکبر است

۰

این شعر در تاریخ دوشنبه, شهریور ۲۷م، ۱۳۹۱ ساعت ۷:۲۲ بعد از ظهر در دسته غزل ارسال شده است. شما می توانید دیدگاهتان را بنویسید.
 
ادامه نوشته

رفت و برگشت

اکبر شیرازی

رفت و برگشت

شهریور ۲۶م، ۱۳۹۱ | شاعر: اکبر شیرازی

رفت از بر من یارم ، دوریش گران آمد

برگشت پس از چندی ، اما نگران آمد

این رفتن و برگشتن ، آتش بزند بر من

باز این نَفَسِ خسته ، از دوست به جان آمد

۰

این شعر در تاریخ یکشنبه, شهریور ۲۶م، ۱۳۹۱ ساعت ۳:۳۰ بعد از ظهر در دسته رباعی ارسال شده است. شما می توانید دیدگاهتان را بنویسید.

 

ادامه نوشته

عمر من

اکبر شیرازی

عمر من

شهریور ۲۳م، ۱۳۹۱ | شاعر: اکبر شیرازی
سلام خدمت دوستان عزیز
مدتیه این شعر منو مشغول کرده ولی آخرش نتونسم اونی که میخواستم در بیارمش اگر چه با اضافه شدن دوستان دیگر ، جمع شاعران زیبا سرا زیاد شده و من جسارت میکنم شعرم را در بین این اشعار زیبا قرار میدم ولی تصمیم گرفتم به همین صورتی که در آمده بنویسم اینجا شاید اساتید گرامی و دوستان جدید و صاحب نظر کمک کنند اصلاحش کنم پیشاپیش از تحملتان تشکر میکنم

===============

دل درون سینه ی من اینچنین روئین تن است

در میان نوجوانان چون گلی در گلشن است

روح من باشد جوان و دل جوانست و لطیف

گرهنوزم هست شادی از کرامات زن است

(پاچه خواری!!)

جسم رنجور و تنی بیمار و نفسی تندخو

((اصلاح با نظر استاد حاکی: جسم رنجورو تنی بیمارو خلقی تند خو))

آیتی از پیری و از مصرف پیراهن! است

شکر ایزد کو به ما الطاف خود کامل نمود

شهد شیرین غزل همواره در جان و تن است

گشتم از جورتو خسته چرخ گردون صبر کن

این که با سرعت به پایان می بری عمر من است

این شعر در تاریخ پنجشنبه, شهریور ۲۳م، ۱۳۹۱ ساعت ۱۰:۲۱ بعد از ظهر در دسته غزل ارسال شده است. شما می توانید دیدگاهتان را بنویسید.
ادامه نوشته

گشت ارشاد!

اکبر شیرازی

گشت ارشاد!

شهریور ۱۳م، ۱۳۹۱ | شاعر: اکبر شیرازی

به یاد دوستی که از پیش ما رفته

——————————–

همینجوری دلم یاد تو کرده

خودش را همچو فرهاد تو کرده

ز گردن طوق ذلت باز کرده

خودش را چونکه آزاد تو کرده

نصیحتهاش در تو کارگر نیست

خودش را گشت ارشاد تو کرده

خراب آباد دل بین با صفا شد

که این مخروبه آباد تو کرده

دلم تنگ و کمی هم تیره خاطر

ولی دل ، خویش دلشاد تو کرده

۰

این شعر در تاریخ دوشنبه, شهریور ۱۳م، ۱۳۹۱ ساعت ۸:۲۸ بعد از ظهر در دسته غزل ارسال شده است. شما می توانید دیدگاهتان را بنویسید.
ادامه نوشته

برگرد

برگرد

شهریور ۱۱م، ۱۳۹۱ (1 ساعت پیش) | شاعر: اکبر شیرازی

رفتی ودل مرابه یغما بردی

ناخواسته خاطر مرا آزردی

بیچاره دلم امید وصلت بودش

این غنچه ی نو شکفته را پژمردی

بیمارِ که بودی ای دل افسرده

بهبود نیافتی و این سان مردی

عیسی نفس من ای طبیبم برگرد

تا روح بگیرد این که یادش بردی

به عشق تو

به عشق تو

شهریور ۱۰م، ۱۳۹۱ | شاعر: اکبر شیرازی

تند شدست خلق من خسته شدم ز دست خود

چگونه من رها شوم ز نفس بت پرست خود

ماه صیام آمد و شدنشد زکار من گره

حاصل یک ماه چه شد ؟پذیرش شکست خود

اسیر دست هوسم به جان رسیده نفسم

به دام کش مرا تو با چشم خمار و مست خود

توبه ی خود می شکنم بیا ، دمی کنار من

بگیر دستان مرا نگار من به دست خود

بیا که بیگانه شوم از دوجهان به عشق تو

مرا تو سیراب کن از جام می الست خود

این شعر در تاریخ جمعه, شهریور ۱۰م، ۱۳۹۱ ساعت ۶:۲۸ قبل از ظهر در دسته غزل ارسال شده است. شما می توانید دیدگاهتان را بنویسید.

ادامه نوشته

آشفتگی

آشفتگی

شهریور ۹م، ۱۳۹۱ | شاعر: اکبر شیرازی

گاه من درفکرخود آسیمه سر گم می شوم

همچو یک سوزن به یک سیلوی گندم میشوم

گاه از فکر و خیال و استرس آشفته ام

همچو امواج خروشان در تلاطم میشوم

گاه از فکر کسان خوابم نمی آید به سر

گاهِ دیگر بی خیال کل مردم می شوم

یا رب این آشفته بازاری من معلول چیست؟

کین چنین در آتش فکرم چو هیزم می شوم

نیک میدانم علاج درد من در دست توست

آب در کوزه است و مشغول تیمم می شوم

این شعر در تاریخ پنجشنبه, شهریور ۹م، ۱۳۹۱ ساعت ۳:۴۹ بعد از ظهر در دسته غزل ارسال شده است. شما می توانید دیدگاهتان را بنویسید.
ادامه نوشته

تا هست چنین باشد

در پاسخ به شعر “زهر، است به کام ما” (استاد نکویی)

شهریور ۳م، ۱۳۹۱ | شاعر: اکبر شیرازی

لینک شعر “زهر، است به کام ما” (استاد نکویی)

زین وضع مشو خسته اینجای زمین باشد

در عالم بالاتر اوضاع بهین باشد

قانون جهانست این ای دوست مشو غمگین

تابوده چنین بوده تا هست چنین باشد

فیض الله نیکو را بنگر تو در این دنیا

حالش چه نکو باشد با عشق قرین باشد

هرکس به تو دارد رو اوضاع خوشی دارد

تو مونسش هستیُّ و با توهم نشین باشد

این شعر در تاریخ جمعه, شهریور ۳م، ۱۳۹۱ ساعت ۵:۰۶ بعد از ظهر در دسته غزل ارسال شده است. شما می توانید دیدگاهتان را بنویسید.

۸ دیدگاه برای “در پاسخ به شعر “زهر، است به کام ما” (استاد نکویی)”

  1. آیسان می‌گه:

    درود و صد درود جناب شیرازی.بسیار زیبا سروده اید برقرار باشید

  2.  اکبر شیرازی پاسخ در تاريخ شهریور ۸م, ۱۳۹۱ (3 days ago) ۱۲:۵۳ بعد از ظهر:

    سلام بر آیسان عزیز
    متشکرم از لطف شما

  3. فرزانه دانش می‌گه:

    سلام جناب شیرازی
    بیت دوم بسیار زیباست

  4. اکبر شیرازی پاسخ در تاريخ شهریور ۸م, ۱۳۹۱ (3 days ago) ۱۲:۵۴ بعد از ظهر:

    سلام بر شما فرزانه خانم
    ممنون از محبت و لطف شما
    برقرار باشید

  5. عیار عیار می‌گه:

    جناب شیرازی عزیز و مهربون
    با شعرهای زیباتون این چند وقت که نبودید رو جبران کردید
    سالم باشید
    یاعلی

  6. اکبر شیرازی پاسخ در تاريخ شهریور ۸م, ۱۳۹۱ (3 days ago) ۱۲:۵۵ بعد از ظهر:

    عیار جان سلام
    ممنون از محبتت
    شما همیشه لطف داری
    سلامت و شاد باشی

  7. رضا کریمی رضا کریمی می‌گه:

    سلام و درود بر شما؛
    بسیار زیبا بود.

  8. اکبر شیرازی پاسخ در تاريخ شهریور ۸م, ۱۳۹۱ (3 days ago) ۱۲:۵۶ بعد از ظهر:

    آقا رضا سلام
    ممنون از عنایت شما
    سلامت باشید

ادامه نوشته

طلا

طلا

شهریور ۳م، ۱۳۹۱ | شاعر: اکبر شیرازی

Tala طلا

طلا به پیش گیسوان ندارد ارزشی دگر

چشم قشنگ آهوان ندارد ارزشی دگر

بیا که تا هست شوم ز چشم مستت ای غزل

بدون تو جان و جهان ندارد ارزشی دگر

این شعر در تاریخ جمعه, شهریور ۳م، ۱۳۹۱ ساعت ۱:۲۸ بعد از ظهر در دسته غزل ارسال شده است. شما می توانید دیدگاهتان را بنویسید. 
ادامه نوشته

پزشک اختصاصی

پزشک اختصاصی

شهریور ۲م، ۱۳۹۱ | شاعر: اکبر شیرازی

سلام به همه دوستان

با عرض معذرت مدتیه سرم خیلی شلوغه نمیرسم زیاد سر بزنم

این رباعی رو نوشتم که اعلام حضور کنم سر فرصت میام خدمت میرسم :

**********************

ناز کنی عشوه کنی رونق بازار شوی

جلوه دهی بر چمن و گل به چمنزار شوی

ای غزل ای قرص قمر خنده بزن عزیز من

پزشک اختصاصیه این دل بیمار شوی

این شعر در تاریخ پنجشنبه, شهریور ۲م، ۱۳۹۱ ساعت ۷:۱۳ بعد از ظهر در دسته رباعی ارسال شده است. شما می توانید دیدگاهتان را بنویسید.
ادامه نوشته