تا هست چنین باشد
زهر است به کام ما ، دوران که چنین باشد….
مرداد ۲۰م، ۱۳۹۱ | شاعر: فیض اله نکویی
زهر است به کام ما ، دوران که چنین باشد
خون است به جام ما ، دل ها که غمین باشد
جای گل و باغ و مُل ، ما را قفسی دادند
انگارنصیب ما ، از دهر همین باشد
چندان که وفا کردم ، از دوست جفا دیدم
بیگانه بسی بهتر ، از دوست که این باشد
اندیشه ی والائی ، اسرار قضا نگشود
با دور فلک نستیز ، تقدیر چنین باشد
تا چند غمین باشی ، شاید که نمی دانی
شهباز اجل ما را ، هر سو به کمین باشد
از ما چو نشان پرسی ، گویند « نکوئی » را
از درد پریشانی ، میخانه نشین باشد …..
………………..اصفهان ………………
این شعر در تاریخ جمعه, مرداد ۲۰م، ۱۳۹۱ ساعت ۱:۱۷ قبل از ظهر در دسته غزل ارسال شده است. شما می توانید دیدگاهتان را بنویسید.
۷ دیدگاه برای “زهر است به کام ما ، دوران که چنین باشد….”
+ نوشته شده در جمعه سوم شهریور ۱۳۹۱ ساعت 8:51 توسط اکبر شیرازی
|
چندان که وفا کردم ، از دوست جفا دیدم
بیگانه بسی بهتر ، از دوست که این باشد
جناب نکویی واقعا زیبا بود چقدر دردهای بشری مشترک هست
درود بر شما
بله پدر ….
انگارنصیب ما ، از دهر همین باشد
سلام استاد
بسیار زیبا و دلنشین سروده اید
دست مریزاد
جناب استاد نکویی عزیز
زانو بقل کرده گر اینجا نشسته ایم
چون بوم بر خرابه دنیا نشسته ایم
بازی نویس خوب به بازی گرفته است
ما هم بگوشه ای به تماشا نشسته ایم
.
شعرتون بسیار استادانه و پر محتوااست
درود بر استاد معزز
بسیار زیبا بود………..
بسیار زیبا بود و برای من آموزنده!
سربلند و پیروز باشید!
سلام استاد
زین وضع مشو خسته اینجای زمین باشد
در عالم بالاتر اوضاع بهین باشد
قانون جهانست این ای دوست مشو غمگین
تابوده چنین بوده تا هست چنین باشد
فیض الله نیکو را بنگر تو در این نیا
حالش چه نکو باشد با عشق قرین باشد
هرکس به تو دارد رو اوضاع خوشی دارد
تو مونسش هستیُّ و با توهم نشین باشد